سطحی نگری و بی توجهی به قوانین در تاریخ ایران

ساخت وبلاگ


دکتر علی جعفری داجیوندی ؛سایت خبری ویرا > با این که بسیاری قبل از از مشروطه علت تام گرفتاریها، عقب ماندگیها، بدبختیهای ایران و ایرانیان، را نبود قانون و راه برون رفت از این امر را مملو کردن ایران از صدای قانون دانسته اند ولی پس از مشروطه با وجود قوانین در هر زمینه ای؛ از مصوبه منع پوست بره تا حتی تغییر سلطنت، می توان پی برد که مشکل فقط از قانون نبود بلکه مشکل از فرهنگ پذیرش قانون بود. بخشی از علل ناکامی در نهادینه کردن قانون در ایران باید سطحی نگری و توجه به ظواهر قانون دانست زیرا با این که ایرانیان بزرگترین و مهم ترین اسباب ترقی مانند ذکاوت، استعداد، تجدد و تشبث شخصی را دارا بودند و با وجود تاسیس مدارس، مطبوعات و وضع قوانین گوناگون هیچ تغییر اساسی در ایران صورت نگرفت . سلیمان میرزا در نطقی در مجلس چهارم شورای ملی راجع به بی اهمیت دانستن مصوبات مجلس که هزینه و وقت طولانی صرف آن ها شده بود انتقاد کرد و عنوان نمود: «در مملكت از شدت بى‌اعتنایى به قانون؛ یك جلد كتاب مكمل قانون پیدا نمی‌شود. وكیل‌الملك؛ وكیل كردستان، از تهران كه مراجعت مى‌كردند در همدان به بنده مى‌گفتند كه در طهران كه پایتخت است مدتى گشتم كه یك دوره از كلیه قوانین كه از مجلس گذشته؛ تهیه كنم موفق نشدم. براى چه این طور است؟ براى این است كه طرف متوجه نیست كه یك وكیل بیچاره كه تازه مى‌آید می‌خواهد قوانین سابق را بداند هرچه مى‌گردد پیدا نمى‌كند. .این بی توجهی و سطحی نگری به قانون که حتی مورد اعتراض خود نمایندگان قرار گرفت زمینه ساز چالش میان دولت ها ومجالس در عصر قاجار بود تا جایی که این مسئله  فضا و شرایط لازم برای قدرت گیری بیشتر سردارسپه فراهم نمود.
مجد به نقل از ماینور که درباره تظاهر در فرهنگ سیاسی ایران که دولت ها و مجالس دوره قاجار بدان مبتلا بودند، آورده است: «ایران به معضلی به نام بیماری تظاهر مبتلاست که  این عشق به ظواهر منجر به سطحی نگری در سیاستها و مخدوش شدن ارزشها شده و لطمه ی فراوانی به مملکت زده است. اقدامات دولت، که همیشه با بزک کردن ظواهر و فراموش کردن باطن همراه است، غالباً بر تأثیری که بر بینندگان میگذارد متکی است و رفاه مردم و عملی بودن کار؛ تنها چیزی است که به حساب نمیآید(مجد، 1389: 73-472). نکته ای که ماینور با ریزبینی بدان اشاره کرد، مصداق های فراوانی از آن در طول پنج دوره مجلس شورای ملی و در دولت های متقارن با آن وجود داشت. نمایندگان و دولت بر سر وضع  قوانین ماه ها همدیگر را تخریب می کردند و حتی کارشان به کتک کاری می انجامید. نمایندگان و وزراء بدون این که حتی بدانند که مواد قانون چه فواید و ضررهایی برای کشور دارد؛ فقط برای این که خودی نشان دهند، با آن مخالفت یا موافقت می کردند و پس از وضع قانون، تنها چیزی که بدان عمل نمی شد قانونی بود که بر سر آن دعوا و چالش به وجود آمده بود. نکته جالب توجه این که هر قانونی بیشتر روی آن بحث و جدل می شد خیلی زودتر به فراموشی سپرده می شد. برای درک این مسئله می توان به نمونه هایی مانند قانون هیئت منصفه برای نظارت بر مطبوعات، قانون استخدام کشوری، قانون نظارت مجتهدین بر مجلس، قانون امتیاز نفت شمال، قوانین مربوط به مالیات گیری و ...اشاره کرد(این مطلب برگرفته از رساله دکتری بنده است که در آینده نزدیک به صورت کتاب چاپ خواهدشد).

ilam utopia...
ما را در سایت ilam utopia دنبال می کنید

برچسب : سطحی نگری واسان پنداری, نویسنده : ilamutopiaa بازدید : 290 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 18:47