حرف حق+ تحلیل وضعیت سیاسی - اجتماعی ایران در اواخر قاجاریه

ساخت وبلاگ

روزنامه « ایران و» دربارۀ وضعیت و سیاسی و - اجتماعی و ایران در اواخر و دوره قاجاریه و با سرمقاله ای با نام  «حرف حق» نکات بسیار مهمی را بیان می کند که برای استفاده خوانندگان قسمت هایی از آن همراه با مطالبی در این زمینه آورده می شود: «تا عوام هست، عوام فریب و طرفدار آن نیز هست و تا هر دو هستند جلوگیری حقایق موقوف می شود و مردم در ضلالت و گمراهی خود باقی می مانند. ادراک حقایق مشکل است و اظهارش از آن مشکل تر! عوام از حقایق و گوینده آن گریزان و به حمایت کنندگان آن بدگو می باشد. حرف حق تلخ است و حرف تلخ کم. این حقیقت است و حقیقت تلخ است. عوام فریبی شیرین و زیاد و مطلوب اجتماعات امروز ما ! جامعه تاریک و نارسا، نارسا و غیر متناسب، برای آزادی پشت به حقیقت می کند و رو به عوامفریب و هوچی می نماید. صفحات تاریخ که برای ما باید مجموعه تجربه باشد از این قبیل مسائل مملو و پر است ولی بدبختی ما این است که کتابخوان و تاریخدان کم است و اگر هم باشد هوس و آرزوی جاه طلبی و وجاهت ملی، حتی مجال تجدیدنظر در آن را به ما نمی دهد. همین شهوت وجاهت ملی است که عقیده را معدوم می سازد و ترور فکری ایجاد می کند و مردم را در بدبختی خود نگاه می دارد»اگر در مجالس یک کشور عوام فریبی ظهور نماید خطر این جور عوام فریب ها از همه بیشتر است.در مجالس عصر قاجار یک ناطق از کارگر بحث می کند و برای او ناله می کند، آن یکی پای زارع را به میان می کشاند ولی  وقتی که جلسه خاتمه می یابد  برای آن بدبختی ها که  اعلام می کردند هیچ اقدامی جز وقت تلفی و جارو جنجال چیزی صورت نمی گرفت و حتی باعث کینه بین حکومت و  احادجامعه می گشت . روحی؛ نماینده مجلس پنجم، از سید جمال الدین اسدآبادی در نقد عوام فریبان برای رسیدن به منافع شخصی  نقل می کند: «دزد آن کس نیست که در کوی و برزن مال مردمان را برباید. آن نیز نباشد که به ناموس کسان خیانت کند بلکه دزد آن است که خرد ساده راستان  را به شیادی و مکر و ریاورزی و فریب دزدیده برخلاف حقیقت بر آن عقول احاطه و فرمانروایی حاصل نماید» در بی توجهی به منافع ملی و ارزش والای منافع شخصی در بین ایرانیان، سلیمان میرزا؛ از نمایندگان مجلس چهارم و پنجم شورای ملی، در نطقی نکات مهمی از فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایران در دوره قاجاریه بیان می کند. وی گفت: وقتی مأمور امین و درستکاری بدون دستبرد به بیت المال از مأموریت بر می گردد خاصه اگر مأموریتی باشد که پول هائی زیر دستش باشد؛ اگر دزدی نکند و چهل پنجاه هزار تومان از مال دولت و بیت المال مردم سرقت نکرده باشد، اقوام و دوستانش وی را فردی بی عرضه و بی کفایت می دانند ولی اگر کسی پول بیت المال را به یغما ببرد  وی را فردی لایق و شایسته تقدیر می دانند و اگر کسی از بیت المال دزدی کرد گیر بیفتد، بدون کوچکترین مجازاتی با پول هایی که بدست آورده با دادن رشوه به این و آن؛ حتی منصب های بالاتری را خواهد گرفت. سلیمان میرزا نمونه دیگر از بی توجهی به منفعت ملی و ارجحیت منافع شخصی را این می دانست که به جای شایسته سالاری و توجه به تحصیل کردگانی که سال ها با مشقت فراوان تحصیل کرده اند؛ افرادی بدون رعایت فضلی و سابقه عملی، بدون لیاقت و کفایت فقط به نام این که آقازاده بودند پدرش حضرت اشرف، خان و شاهزاده و متنفذ می بودند؛ رئیس و مدیر کل می‌شدند..... 

 

ilam utopia...
ما را در سایت ilam utopia دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ilamutopiaa بازدید : 162 تاريخ : سه شنبه 4 دی 1397 ساعت: 13:10